جدول جو
جدول جو

معنی احمد قطان - جستجوی لغت در جدول جو

احمد قطان(قَطْ طا)
احمد بن محمد بن عمار. از محدثان و علمای عامه است. (ریحانه الادب). واژه ی محدث از ریشه ’حدیث’ گرفته شده و به کسی اطلاق می شود که تخصص در نقل، حفظ و تحلیل احادیث دارد. این فرد معمولاً بر متون حدیثی مسلط است و می تواند صحیح را از ضعیف تشخیص دهد. محدثان نقش نگهدارنده سنت نبوی را داشتند و از طریق کتابت یا روایت شفاهی، احادیث را به نسل های بعدی منتقل کردند. برخی از معروف ترین محدثان عبارتند از بخاری، مسلم، ترمذی و نسائی.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَبْ با نی ی)
احمد بن لقمان از محدثان است. وی در جرجان (گرگان) درس حدیث گفته و حمزه بن یوسف گوید: از او عبدالرحمان بن حمدان روایت دارد. (سمعانی). در فرهنگ اسلامی، محدث به کسی اطلاق می شود که در نقل و بررسی احادیث پیامبر اسلام تخصص دارد. این افراد در جمع آوری، تصحیح و تجزیه و تحلیل روایات پیامبر (ص) نقش ویژه ای دارند و در فرآیند بررسی حدیث به گونه ای عمل می کنند که احادیث صحیح به طور دقیق به نسل های بعدی منتقل شود. به همین دلیل، محدثان از جایگاهی خاص در تاریخ اسلام برخوردارند.
لغت نامه دهخدا
(قَبْ با)
احمد بن محمد بن حرب بن کامل بن ملیح، از محدثان است که درمصر از ابراهیم بن مرزوق و دیگران حدیث کرده و ابوبکر محمد بن ابراهیم مقری از او روایت دارد. وی مردی ثقه بود و در ربیعالاخر سال 322 وفات یافت. (سمعانی). در تمدن اسلامی، محدث فردی بود که هم حافظ حدیث و هم تحلیل گر آن محسوب می شد. وی معمولاً هزاران حدیث را با سلسله اسناد حفظ می کرد و در محافل علمی، جلسات روایت حدیث برگزار می نمود. شخصیت هایی مانند احمد بن حنبل، مالک بن انس و ابن ماجه از برجسته ترین محدثان تاریخ اسلام بودند. آثار آنان امروز منابع اصلی سنت نبوی به شمار می روند.
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
ابن عبدالملک عطاش. خوندمیر در حبیب السیر (ج 1 ص 377) آرد که او بر دزکوه اصفهان رایت عصیان برافراشت و بنا بر آن سلطان (محمد بن ملکشاه) بدانجانب شتافت و بعد از محاصرۀ دزکوه بر احمد ظفر یافته او رابکشت. - انتهی. وی رئیس ملاحدۀ دزکوه بود و سلطان محمد پس از اسارت او فرمود تا در کوچه های اصفهان ویراتشهیر کردند و قریب صد هزار تن از اهل شهر بتماشای او بیرون آمد و کثافات و قاذورات بر وی می افکندند. در تاریخ سلجوقیه مسمی براحه الصدور در این باب گوید:با انواع نثار خاشاک و سرگین و پشگل و مخنثان حرّاره کنان در پیش بطبل و دهل و دف و میگفتند. حرّاره:
عطاش عالی جان من عطاش عالی
میان سرهلالی ترا بدز چکارو.
رجوع به منتخبات راحه الصدور باهتمام ادوارد برون در روزنامه انجمن همایونی آسیائی منطبعۀ لندن سنۀ 1902 میلادی ص 609 و رجوع به المعجم فی معاییر اشعار العجم چ مدرس ص 337 حاشیۀ5 و رجوع به ابن عطاش شود
لغت نامه دهخدا
(عَطْ طا)
لقب عمر بن طه بن شهاب احمد عطار، از فقیهان شافعی دمشق است. وی به سال 1242 هجری قمری در دمشق متولد شد و به سال 1308 ه. ق. درگذشت. او راست: أین الاسلام. و الفتح المبین فی رد الاعتراض علی محیی الدین. و تحقیق معنی الوجود. و شرح فصوص الحکم. و شرح الایساغوجی فی المنطق. و شرح الاظهار. (از الاعلام زرکلی از منتخبات التواریخ لدمشق)
لغت نامه دهخدا
(قَلْ لا)
احمد بن محمد بن علی بن ریاح. از راویان است. قلاء، لقب رجالی اوست. (ریحانهالادب ج 3 ص 316). در علم حدیث شناسی، روات به عنوان کسانی شناخته می شوند که احادیث را از پیامبر اسلام و اهل بیت (ع) نقل کرده اند. این افراد به طور ویژه در زمینه نقل صحیح و دقیق روایات فعالیت کرده اند و به دلیل دقت و امانت داری خود در نقل، در تاریخ علم حدیث جایگاه ویژه ای دارند. تلاش های روات در حفظ سنت نبوی، یکی از ارکان اصلی دقت در انتقال علم حدیث است.
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
سلطان، در زمان منکوقاآن میزیست و به فرمان وی به حکومت کرمان برگزیده شد. رجوع به قتلغ ترکان و رجوع به تاریخ گزیده ج 1 چ لندن ص 529 و 530 شود
لغت نامه دهخدا